دوچرخه سواری
عزیز دل مامان چندوقتی بود که پول توجیبی هاشو جمع می کردتا یه دوچرخه جدیدبخره دوچرخه قبلی کوچک شده بود...........
آخرشم یه شب بارونی من وباباشو ساعت 9شب برد بیرون که دوچرخه براش بخریم....
ماهم نمی تونستیم بهش نه بگیم...........باهم رفتیم ویه دوچرخه خوشگل صورتی خریدیم.......
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی